یک کتاب خوب/ «پشت درهای بسته» برای هیجان دوست ها

ساخت وبلاگ

کافه بوک/ کتاب پشت درهای بسته با عنوان فرعی – زندگی عالی یا خیالی واهی؟ – اولین رمان بی. اِی. پاریس است. در پشت جلد کتاب آمده است: “پشت درهای بسته، یک داستان کلاسیک را در دنیایی مدرن روایت می کند. این کتاب یکی از ترسناک ترین تریلر های روانشناسانه ای است که تا به حال خوانده ام. با خواندن هر فصل بیشتر درگیر داستان می شوید و بیشتر احساس شخصیت داستان، گریس، را درک می کنید؛ استیصال از اینکه هیچ کس تو را باور نمی کند و تو باید بجنگی تا عزیزترین آدم زندگی ات از آسیب مصون بماند.” – نقد کتاب سانفرانسیسکو کتاب پشت درهای بسته از نشر کوله پشتی داستان کتاب پشت درهای بسته این کتاب روایتی است برگرفته از زوایای تاریک ذهن انسان. پشت درهای بسته، اولین رمان بی.اِی. پاریس است و در فضایی نقل می شود که دو عنصر ترس و تعلیقِ میان گذشته و حال خواننده را درجا میخکوب می کند، چرا که او نیز در جدال بین عقل و احساس گرفتار می شود و مجبور به پیدا کردن راه فرار است. راوی داستان زن جوانی به نام گریس است که داستان زندگی قبل و بعد از ازدواجش را در فصل های موازی حال و گذشته روایت می کند. اطرافیان گریس به زندگی او و همسر خوش سیمایش، جک، غبطه می خورند، غافل از آنکه حقیقتی ترسناک پشت درهای بسته انتظار خواننده را می کشد… پشت درهای بسته رمانی است که رنگ و بوی ترس دارد و در عین حال خواننده را به تامل در تناقض میان ظاهر و باطن انسان ها وامی دارد. درباره کتاب پشت درهای بسته پشت درهای بسته واقعا عالی بود. یکی از بهترین هایی که تو این ژانر خوندم… فصل های روایت کتاب بین زمان حال و گذشته شیفت میکنه و پر از رمز و رازه، خیلی هیجان انگیز جلو میره و نمیشه کتاب رو زمین گذاشت… از همون اوایل کتاب میشه حس کرد که ازدواج بین جک و گریس بر پایه فریبکاری استواره و اون تصویر ازدواج همه چی تموم زیادی تصنعی هستش ولی کم کم متوجه میشیم که اوضاع خراب تر از این حرف هاست، که جک چه نقشه دقیق و هولناکی برای گریس و خواهرش که دچار سندرم داون هست کشیده و… ترجمه ی کتاب خیلی خوش خوان و روان بود… این کتاب بهمون یاد میده کورکورانه به کسی اعتماد نکنیم، که بدون شناخت، صرف بخاطر رفتار و ظاهر خوب کسی فریفته اون نشیم و البته از روی ظاهر زندگی آدم ها قضاوت به خوشبختی و سعادت اون ها نکنیم، نشونه ها رو نادیده نگیریم. قسمت هایی از متن کتاب پشت درهای بسته به اتاقی نگاه می اندازم که در مدت شش ماه گذشته خانه ام شده است. چیز زیادی در آن وجود ندارد، یک تخت، یک پنجره با حفاظ آهنی و یک در دیگر که به سرویس کوچکی منتهی می شود و تنها راه من برای ورود به دنیایی دیگر است و تنها تزیینات آن یک دوش، روشویی، صابون و یک حوله هستند. با اینکه وجب به وجب این اتاق را می شناسم، باز هم با چشمانم جست و جو می کنم، چرا که همیشه فکر می کنم شاید جایی ندیده وجود داشته باشد که زندگی ام را قابل تحمل تر کند؛ مثلا میخی که با آن بتوانم پریشانی ام را روی لبه ی تخت خط خطی کنم، یا اگر ناگهان ناپدید شوم، اثری از من بر جا مانده باشد. اما هیچ چیز وجود ندارد. به هرحال، هدف جک، مرگ من نیست. هیچ قانون و قاعده ای در غذا دادن ندارد. شاید یک بار در صبح و یک بار عصر برایم غذا بیاورد، و یا اصلا نیاورد. اگر برایم صبحانه بیاورد، ممکن است غذای معمول صبح و آب میوه باشد، یا میوه و آب. برای شام، ممکن است غذایی سه قسمتی به همراه نوشابه باشد و یا ساندویچ و شیر. جک می داند که هیچ چیز بهتر از روال عادی زندگی نیست، از این رو هر چیز شبیه آن را از من دریغ می کند. اگرچه این را نمی داند، و دارد به من لطف می کند، چون روال عادی زندگی ام مختل شده، هیچ خطری وجود ندارد که دیوانه شوم و نتوانم فکر کنم؛ و من باید بتوانم فکر کنم. وقتی او را جلوی در می بینم، مثل همیشه از اینکه قیافه اش کاملا طبیعی است، احساس آشفتگی می کنم، چرا که مطمئنا باید چیزی در صورتش باشد، گوش های دراز و یا یک جفت شاخ که از ذات شیطانی اش خبر دهند. مشخصات کتاب کتاب پشت درهای بسته نویسنده: بی. اِی. پاریس ترجمه: آرزو امیررضایی انتشارات: کوله پشتی تعداد صفحات: ۲۶۴ قیمت چاپ اول: ۲۰۰۰۰ تومان

کتاب,«پشت,درهای,بسته»,برای,هیجان,دوست,...
نویسنده : مهدی امینی بازدید : 466 تاريخ : پنجشنبه 23 شهريور 1396 ساعت: 22:49